اخلاق در فلسفه کانت بهترین کتابی است که اولا اندیشۀ اخلاقی کانت، اخلاقی کاملا سکولار و جهانی، را آن گونه که در آثار مختلف او منعکس شده است به زبانی روشن بیان میکند. ثانیا از راه فلسفۀ سیاسی به اخلاق نظری وارد میشود و به خواننده نشان میدهد که چرا کانت میگوید نظام حقوقی هر جامعۀ مدنی باید اساس اخلاقی داشته باشد. ثالثا، شرح و تفسیری است جامع از بنیاد مابعد الطبیعۀ اخلاق کانت. سه پرسش اصلی کتاب عبارتند از: 1- چه نوع نظام سیاسی باید داشته باشیم؟ 2- هدف هر یک از ما باید این باشد که چگونه شخصی شویم؟ 3- پیوندهای شخصی ما با دیگران چگونه باید باشد؟
اخلاق در فلسفه کانت در قالب یک مقدمه و ده فصل تدوین گردیده است: عناوین بخشهای اصلی کتاب عبارتاند از: “نظریه سیاسی کانت”، “امر مطلق: هنجار نهایی اخلاق”، “خود آیینی یا قانون عام”، “احترام به کرامت اشخاص”، “قانونگذاری برای جامعه اخلاقی”، “حدود امر مطلق”، “اخلاق و دور اندیشی”، “مشی اخلاقی”، “زندگی بر بنیاد قانون اخلاقی” و “دفاع از اخلاق”.
فهمیدن نظام اخلاق جهانی کانت و به خصوص مفهوم محوری آن یعنی «خودآئینی» نیازمند رفتن به کلاسی با حضور استادی حاذق است و ابدا ساده نیست. این کتاب میتواند به عنوان متن درسی برای فهم مبانی فلسفی اندیشههای اخلاقی کانت قرار گیرد. در مقدمه کتاب آمده است: “بهترین نمونه اصالت شکل یا فرمالیسم، فلسفه اخلاق کانت است که به موجب آن، اصلی در اخلاق پذیرفته است که با ملاکهای شکلی قوانین عام مطابقت داشته باشد، و ملاکهای شکلی از عقل محض (بدون دخالت حسیات و تجربیات) نشات بگیرد. پس اصول اخلاق قوانینی است که از عقل محض ناشی شوند. این قوانین را، به اعتقاد کانت، عقل خود ما به عنوان موجودات متعقل بر ما حاکم میکند. هر چه عقل فرمان دهد، به همه موجودات متعقل فرمان میدهد. بنابراین، پایه عمل عقلانی ممکن نیست امیال یک تن به تنهایی باشد…کانت نتیجه میگیرد که هیچ کاری دارای ارزش اخلاقی نیست مگر صرفا با انگیزه و از سر تکلیف انجام شود و احساسات به هیچ وجه در آن مداخله نداشته باشند…کانت هیچ گاه از اصرار برای نکته منصرف نشد که میان عقل انسان و تمایلات و خواهشهای نفسانی او تقابل برقرار است، و بنابراین ارزش و احترام فقط به عملی تعلق میگیرد که به فرمان عقل و به انگیزه تکلیف انجام یابد…مدعای کانت این است که هیچ یک از خواهشهای تجربی (نفسانی) ما با الزامات اخلاقی طبیعتا هماهنگ نیست. و نه تعلیم و تربیت قادر به برقراری هماهنگی پایدار میان عقل و تمایلات است، نه حتی عادت طولانی. سرشت ما مانع از این است که طبیعتا متمایل به پیروی از اخلاق باشیم، یا دوست داشته باشیم که به تکلیف عمل کنیم. “
برای تهیه کتاب به اینجا مراجعه کنید.
سالیوان، راجر، اخلاق در فلسفه کانت، ترجمۀ عزت الله فولادوند، تهران، انتشارات طرح نو، 1380، 240 صفحه.