نویسنده (ها): محمد جواد ذریه؛ زهرا آبیار؛ علی ارشد ریاحی
اخلاق زیستی، شماره 19، بهار 1395
امروزه مساله تحقق صلح جهانی از مهم ترین دغدغه های بسیاری از اندیشمندان محسوب میگردد. توجه به اخلاق و اصول مشترک اخلاقی به عنوان راهبردی معرفت شناسانه در حوزه گفتمان سازی صلح جهانی است . منظور از اصول اخلاقی مشترک این است که بپذیریم ، حداقل برخی از اصول اخلاقی، از کلیت و ثبات برخوردارند و میتوان بر پایه آن اصول ، سنگ بنای صلحی پایدار را رقم زد. هانس کونگ ، به عنوان الهیدان معاصر، با ایده «اخلاق جهان شمول » در پرتو فطرت و خدامحوری درصدد دستیابی به حداقلی از ارزش ها و اصول اخلاقی مشترک میان انسان هاست ، تا در پرتو آن صلح جهانی تامین شود. علامه طباطبایی نیز ثبات و قوام جامعه و ضمانت اجرای قانون را بدون اخلاقی که توسط توحید و ایمان به خدا، ضمانت شده باشد، امکان پذیر نمیداند. در این پژوهش پس از تبیین دیدگاه دو الهیدان عالم اسلام و مسیحیت ، علامه طباطبایی و هانس کونگ ، با رویآوردی تطبیقی به تبیین مواضع وفاق این دو دیدگاه پرداخته شده است. برای دریافت مقاله اینجا را کلیک کنید.