پیشنهاد نیچه برای صلح و اخلاق جهانی
ضعیفان برای برتری جستن بر اقویا و همچنین انتقام گرفتن از رنجهای زندگی، به اندیشه های مطلق گرا پناه بردهاند. آنها میخواهند همۀ قدرت را داشته باشند و این خواسته را گاهی در لفافۀ شعارهای دینی و اخلاقیِ عامه پسند میپوشانند و میگویند میخواهیم عدالت را برای همه اجرا کنیم. نیچه معتقد است همین مطلقاندیشی و کمال گرایی شر بیشتر در عالم به پا میکند. چه بسا راه تحقق صلح و اخلاق جهانی در این است که انسانها به درجهای از اندیشه برسند که به دنبال برقراری اخلاقیات و خیرمطلق نباشند تا شر مطلق پدید نیاورند. انسانها در کنار پذیرش نقصها و شرور زندگی خود و دیگران روزگاری صلح آمیزتر خواهند داشت. او در برابر قاعدۀ طلایی اخلاق منسوب به کانت، میگفت قاعدۀ من این است که به گونهای اخلاق و رفتارت را انتخاب کن که اگر بنا باشد آن را تکرار کنی همین رویّه را بپذیری، تکرار کنی و تا ابد ادامه دهی. با این قاعده در نظر نیچه یک سبک زندگی و یک نظام اخلاقی حاصل نمیشود بلکه سبکهای زندگی خواهیم داشت، هر کس زندگی را چون یک تابلو نقاشی شخصی ترسیم میکند و انتخابهای خودش را خواهد داشت. همه باید بپذیریم که سبکهایمان متفاوت است و برای تغییر سبک دیگران نجنگیم و شرّ به پا نکنیم و به دنبال خیرمطلق نباشیم تا به تبع آن شرّ بزرگ نیافرینیم (مرحلۀ فراانسانی).